محمدامینمحمدامین، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه سن داره

محمدامین نفس مامان وبابا

سخنی با عزیز مامان

1389/12/18 11:25
نویسنده : مامان
125 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام نازنینم

 

 

میخواهم برایت از ابتدا تا به حالا  بگویم زندگی خیلی خوب ما که اززمان شروع آن سلیانی میگذشت با آمدن تو بهتر شد .

  دوران بارداری خوبی بود بااینکه من کارمند بودم اصلا اذیت نشدم مدت خیلی کوتاه استراحت داشتم و زمستون سرماخوردگی بدی داشتم که به خاطر شما نمیتونستم دارو بخورم تو خونه استراحت کردم وخداروشکر مشکلات بیشتر خانمهای باردار رو نداشتم .نی نی فوق العاده خوب و مهربونی بودی باهات خیلی حرف میزدم و کاملا حس میکردم که تو هم با من ارتباط برقرار میکنی .

 

در همه این مدت بابای خوب و مهربون چیزی برامون کم نذاشت دستش درد نکنه باهم مسافرت کوتاه و بلند رفتیم تا موقع بدنیا اومدنت روز عید مبعث 29 تیر 88 حالم خوب نبود هرروز بچه ها میگفتند فردا نمیای ولی من تا شب بدنیا اومدنت رفتم . بعدازکلی درد 24 ساعته وحشتناک البته با عمل جراحی ساعت 7:35 صبح 30 تیر بدنیا اومدی .(سه شنبه) وزن 3040 گرم و قد 51 سانتی متر . 2ماه اول تولدت روزهای سختی بود زردی گرفتی  3 روز بااون وضعیت جسمی خودم بیمارستان موندیم .بعد اسباب کشی    دل دردهای شبانه تو که فقط بغل بابا آروم میشدی هرشب بابا سوار بر ماشین تو خیابون میچرخیدیم تا تو بخوابی .دل دردت بهتر شد مساله آلرژی شروع شد باورت میشه یه روزبه خاطر آزمایش شما از 5:5 صبح تا 5 عصر تو آزمایشگاه بودم ولی باهمه سختیها خوب بود روز به روز بزرگترمیشدی خوب وزن میگرفتی بازی شیطونی خیلی خوب بودو 7ماهه شدی که شروع به نشستن کردی  ولی وقتی فکر میکردیم که باید عزیزمو ازخودم جدامیکردم ومهدمیذاشتم کلی ناراحت میشدم و 2ماه مرخصی بیشتر گرفتم تا عید. ولی کارمان بهگریه کردن رسیده بودباهمه سختیها انجام شد بیشتر تو اذیت میشدی ازاون همه رسیدگی و آرامش خبری نبود تا اوایل تیر تو این مهد بودی مریض شدی لاغر شدی 10 ماهت که تموم شد اولین دندونت دراومد برای دندونات خیلی اذیت میشدی کم اشتها وکمی تب میکردی و2ماه طول میکشید که دندون بیرون بیاد.تواین ما عاشق دست زدن باصدای زیاد بودی .

 

 

5/11 ماهه بودی که شروع به 4 دست و پا کردی در تولد 1سالگی     2دندون کامل وسومی در حال بیرون اومدن بود تاب تاب بازی رو دوست داشتی و بامن شعرشو تاتا میخوندی.

 

14 ماهه شده بودی که به پرنده ها     توتو میگفتی به رنگ زرد زد میگفتی واز خیلی زودتر بابا رو صدا میکردی البته بعضی اوقات هم با دادا گفتن.15 ماهه 6دندون کامل داشتی و 2 تا هم درحال بیرون اومدن .16 ماهگی به سختی راه افتادی ولی به خاطر مریض شدنت 1ماه طول کشید که به خوبی راه بری .

 


 18 ماهه  10 دندون کامل داری و 2 دندون در حال اذیت کردنت کامل حیوونها رو با اسم و صداشون میشناسی به هواپیما (هوابا) به خاله( آله )وانار( انا) میگی.10 تنها عددیه که بلدی واستفاده میکنی اتل متل، قایم موشک، لی لی حوضک، چرخ زدن بلدی .


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

گلناز
25 بهمن 89 15:54
آخه ، چقدر قشنگ نوشتی خوش به حال محمدامین با همچین مادر مهربونی خدا ایشاالله همیشه سالم و قبراق واسه همدیگه نگه تون داره ایشاالله محمدامین بزرگ بشه و کمک دست مامانش بشه تا از خجالت اذیتاش در بیاد.